یادداشت عبدالرضا خردمند در ستودن مرحوم دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن ایران شناس، حقوق دان، نویسنده و شاعر ،مترجم و ادیب فرزانه
بزرگنمایی:
یادداشت/
عبدالرضا خردمند / فعال فرهنگی
ستودن مرحوم دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن ایران شناس، حقوق دان، نویسنده و شاعر ،مترجم و ادیب فرزانه ، بازمانده ای از نسلِ دهخدا و دیگر بزرگان فرهنگی، بر ایران و ایرانیان واجب است .
فردا خاک نیشابور مهمان تازه ای دارد .انسانی به حقیقت کلام ، وارسته و میهن پرست .دانشمندی متعهد، راستین و الگویی بی همتا در حوزه ی دانش و معرفت . وی در سال 1303 طلوع و به 1401 غروبی اندوهگین در تورنتوی کانادا- در دیاری ناآشنا - داشت . او وصیت کرده در مُلک ایران ، سرزمین نیشابوریان ، همجوار تربت شیخ بزرگ ، عطارِ عارف ، به خاک سپرده شود . همجوار خیام و دیگر بزرگان . اسلامی ندوشن فردوسی پژوه نام آشنا، حافظ شناسی ژرف ، چهره ای درخشان در حوزه ی دانش حقوق و ادبیات ، با بیش از 70 تألیف و ترجمه که ماحصل عمر گرانمایه وی است از خود میراثی گرانبها بر جای نهاده است .
خدمات فرهنگی وی مورد قبول اهالی معرفت است .
استاد مصطفی ملکیان در وصف شخصیت ایشان می گوید : او را شبیه سعدی می دانم و از کتاب "ایران را از یاد نبریم" ، به نیکی از وی یاد کرده است .آن بزرگ مرد ،حق بزرگی بر اهل معرفت و ایران زمین داشته و دارد .
وی در مصاحبه ای چنین گفته است : من در ندوشن که دهکده ای است در صد کیلومتری غرب یزد به دنیا آمدم . ندوشن جایی است دور افتاده و ناآباد که مردم آن می بایست با عسرت زندگی خود را تأمین کنند .خانواده ی من نه متشرّع بود و نه دیوانی ....
وی شیفته ی قلم شکسپیر بود .(من در نزد شکسپیر به نیروی "کلمه" پی بردم ) دنیای او جنبش و رویش است . بودلر را نیز به این دلیل می پسندید که : از بودلر دید هنری آموختم .کشف زیبایی و زشتی .نوشته های بودلر به ویژه نثرهایش چون مته ای است که از طریق آن می شود به بطن اشیا نفوذ کرد و خاصیت درونی آنها را شناخت . ندوشن، بودلر را شخصیتی مرموز و دلهره انگیز ولی هشیار کننده دانسته است .
از شخصیت های خارجی دیگر که وی متأثر است می توان از تولستوی نام برد . بویژه در مورد کتاب جنگ و صلح، باور داشت این کتاب بزرگترین رمانی است که به دست بشر نوشته شده است و ماکسیم گورکی گفته است : وقتی آدم فکر می کند که کسانی مثل تولستوی در دنیا هستند ، دیگر احساس تنهایی نمی کند .
از چهره های بزرگی که دکتر ندوشن دوست داشت جواهر لعل نهرو است و می گفت نهرو به من درس جهان بینی و دید اجتماعی آموخت .
اما از شخصیت های ایرانی که دل و دماغ ندوشن را گرفتار و مجذوب خود کرده بودند نخست حکیم ابوالقاسم فردوسی است . علاقمندی ایشان به این کتاب باعث شد در شرح شاهنامه چندین کتاب بنویسد .
دومین شخصیت، ملای رومی است که ندوشن گفته است : دایی ام در ایام کودکی در توصیف مثنوی به من گفته است : هیچ حقیقتی نیست که در این کتاب نیامده باشد .
سومین شخصیت حافظ است که از کودکی با غزل هایش مأنوس و آنها را هر روز با شوق می خواند. همچنین با سعدی و گلستانش نیز آشنا و آنرا دوست داشته است. ندوشن از صادق هدایت و کسروی مطالب مفیدی آموخته است .
تمام دغدغه و آرزوهای دکتر ندوشن، ایران است و در کتاب ایران و تنهاییش رد این احساس را می توان یافت .شیفته ی شاهنامه است بویژه داستان زال و رودابه ، رستم اسفندیار و زندگی و مرگ پهلوانان. وی چون سَروی استوار در کتاب سرو سایه فکن مانا است و درخشان. قلمش طعم اندرز و بیداری دارد در کتاب هشدار روزگار.
اهل سفر نامه نویسی است در کتاب صفیر سیمرغ. در آرزوی ایرانی آباد است در کتاب ایران چه حرفی برای گفتن دارد ؟ ستایش گر چهار شاعر خوش نام است در کتابی با عنوان : چهار سخنگوی وجدان ایران (فردوسی، مولوی، سعدی ،حافظ) .وی سال ها در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران در مقطع دکتری به تدریس " مکتب های ادبی جهان " می پرداخت . مکان مقدسی که امروز قرار است پیکر مطّهر ایشان بر دوش دوستدارانش ، برای دیدار واپسین در لحظاتی وداع گونه قرار بگیرد تا برای همیشه به جهان ابدی سفر کند و سپس در شهر نیشابور در جوار عارف مشهور شیخ عطار بیارامد .
وی در یکی از سروده هایش ایران را چنین وصف کرده است :
آن دخت پری وار که ایران منست
پیدا و پنهان بر سر پیمان منست
هم نیست ولی نهفته در جان منست
هم هست ولی دور ز دامان منست .
الهی باران رحمتت را بر او فرو ریزاناد و یادش گرامی باد .
28 آبان 1402 خوزستان
تهیه و تنظبم /مریم مفتوح