یادداشت اختصاصی پیمان چینی ساز سردبیر ورزشی صبح ملت نیوز؛
در فوتبال ایران، ستاره شدن اغلب نه حاصل یک فرآیند حرفهای، بلکه نتیجهای ناگهانی از چند عملکرد خوب و بزرگنمایی رسانهای است. بازیکنی جوان و مستعد، با یکی دو نمایش درخشان، ناگهان در کانون توجه قرار میگیرد. رسانهها با تیترهایی جذاب از او یاد میکنند، القاب پرطمطراق میگیرد و با ستارگان جهانی مقایسه میشود. در ظاهر همهچیز امیدوارکننده به نظر میرسد، اما واقعیت این است که این مسیر، در بسیاری از موارد به جای ستارهسازی، به ستارهسوزی ختم میشود.
دلیلش ساده است: نه زیرساخت درستی برای پرورش تدریجی بازیکنان داریم، نه فضای رسانهایمان آنقدر بالغ شده که بداند چگونه باید با یک استعداد خام برخورد کند. در بسیاری از موارد، همین هیجانهای زودگذر و انتظارات غیرواقعی، بازیکن را از مسیر رشد طبیعیاش خارج میکند. او بهجای تمرکز روی تمرین، به فکر حفظ شهرت زودهنگامش میافتد. اشتباهاتش بزرگنمایی میشوند، اعتماد بهنفسش کاهش مییابد، و در نهایت، زیر فشار میشکند.
نکته مهم اینجاست که ستارهسوزی صرفاً بهواسطه تخریب مستقیم اتفاق نمیافتد. گاهی همین تعریفهای بیش از اندازه، همین تیترهای زودهنگام، و همین توقعات نابجا میتوانند مسیر یک بازیکن را منحرف کنند. رسانههایی که دیروز از او قهرمان ساختهاند، امروز بهراحتی او را فراموش یا حتی تخریب میکنند، صرفاً به این دلیل که دیگر «سوژه داغی» برایشان نیست.
در این میان، نقش باشگاهها نیز قابل انکار نیست. باشگاهی که برنامه مشخصی برای مدیریت استعداد ندارد، باشگاهی که فاقد تیم روانشناسی، مربیان متخصص رشد فردی و مدیر رسانه آگاه است، نمیتواند بازیکنی را در مسیر درست هدایت کند. مربیان نیز، که اغلب تحت فشار نتیجهگیری سریع قرار دارند، فرصت و انگیزهای برای پرورش تدریجی استعدادها ندارند.
و در نهایت، نقش کلیدی مدیر رسانه باشگاه مطرح میشود. فردی که باید هم مراقب تصویر عمومی بازیکن باشد، هم فضای رسانهای اطرافش را مدیریت کند، و هم تعادلی میان تعریف و نقد ایجاد کند. مدیر رسانه میتواند از بازیکن در برابر هیاهوی بیرونی محافظت کرده، یا برعکس، با مدیریت نادرست، به شعلههای این هیاهو دامن بزند.
فوتبال حرفهای نیازمند ستارهسازی هدفمند است؛ فرآیندی که در آن، بازیکن پلهپله رشد میکند، اشتباه میکند، میآموزد و بالا میرود. اما وقتی همهچیز بر اساس هیجان و شتاب شکل بگیرد، نتیجهاش چیزی نیست جز آیندههایی که میسوزند پیش از آنکه بدرخشند.
پرسش اینجاست: آیا ما واقعاً در مسیر پرورش نسل آینده فوتبال حرکت میکنیم، یا با همان دستهایی که بازیکن را بالا میبرند، آیندهاش را نیز به آتش میکشیم؟